شهید شکرالله خانی دهنوی در ششم مرداد سال 1337 در روستای شاداب از توابع شهرستان نیشابور در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. در آغاز جنگ تحمیلی به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و در هشتم اسفند 1364، با سمت فرمانده یگان دریایی بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. مزار ایشان در بهشت رضای شهرستان مشهد واقع است.


- نام: شکر الله
- نام خانوادگی: خانی دهنوی
- نام پدر: علی اصغر
- تاریخ تولد: 1337/5/6
- محل تولد: روستای شاداب(شهرستان نیشابور)
- تاریخ شهادت: 1364/12/8
- محل شهادت: سلیمانیه عراق
وی از کودکی با اسلام و احکام دینی آشنا بود. در مدرسه با دوستانش در زیر پلّه ها نماز خانه درست کرده و نماز وحدت را به جا مى آورد. انسانى آزاده بود که براى به دست آوردن هر چیزی تلاش میکرد. در سال سوّم راهنمایى، به خاطر طاغوتى بودن نام مدرسه، با کمک دوستانش بر روى یک حلب اسم مدرسه را سیّد جمال الدین اسدآبادى نوشتند و شبانه آن را بر سردر مدرسه نصب کردند که با اعتراض مسئولین مدرسه مواجه شدند. از این که دختران و پسران با هم در یک مدرسه بودند، ناراحت بود و به خاطر اعتراضى که به این مسئله کرد، او را از تحصیل محروم کردند و مدّت یک سال به مدرسه نرفت. به علت فعالیت های انقلابی و پخش اعلامیه تا کلاس یازدهم بیشتر تحصیل نکرده و از مدرسه اخراج شدند. تا پیش از انقلاب به علت طاغوتی بودن رژیم و اجبار برای تراشیدن ریش به خدمت سربازی نرفتند. ایشان از پیشتازان انقلاب بودند و از همان دوران جوانی ندای امام را لبیک گفتند و در اغلب تظاهرات و راهپیماییها شرکت مینمودند.
علاقه ایشان به روحانیت بر کسی پوشیده نبود. همیشه کتابهای شهید مطهری و دستغیب را مطالعه مینمودند. ترور شهید بهشتی عمیقا ایشان را ناراحت گردانید به طوری که به حرم امام رضا رفته و مدتی را به راز ونیاز پرداختند و توانستند یکی از منفقینی که در این حمله غیر انسانی دست داشته را دستگیر و به سپاه تحویل دهند.
انسانی وارسته که احترام به والدین را سرلوحه زندگی خود قرار داده و با وجود سن کم فردی صبور و فهمیده بود. کمک به مستضعفین را هیچ گاه فراموش نمیکرد.پس تشکیل سپاه پاسداران با دوستانش سپاه مشهد را تشکیل داد و از اعضاى اصلى بود که در قسمت گزینش سپاه خدمت مى کرد. پایبندی به شعار سیاست عین دیانت و دیانت عین سیاست است نیز از آرمانهای ایشان به حساب میآمد.
ایشان در 23 سالگی ازدواج نموده و ثمره این ازدواج 3 فرزند با نام های مهدی، محمد و مرتضی بود.
در مرحله ى سوّم عملیّات والفجر 9، در قلّه هاى سلیمانیّه ى عراق، در ماشین به همراه راننده و یک نفر دیگر در حال پیشروى بودند که گلولهى تانک مستقیماً به ماشین اصابت مىکند و آن ها به شهادت مىرسند. او با بدنى پاره پاره به پیشگاه حق رفت.
